چایخانه

مطالب داغ نوش جان

چایخانه

مطالب داغ نوش جان

خرم آن روز کزین خانه ویران بروم

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم واز پی جانان بروم

گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب
من به بوی خوش آن زلف پریشان بروم

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

چون صبا با تن بیمار و دل بی طاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم

در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخم کش و دیده گریان بروم

نذر کردم گر از این غم بدرآیم روزی
تا در میکده شادان و غزلخوان بروم

به هواداری او ذره صفت رقص کنان
تا به سر منزل خورشید درخشان بروم

 

ور چو حافظ نبرم ره ز بیابان بیرون

همره کوکبه ء آصف دوران بروم

بزرگ بانوی موسیقی ایران مرضیه درگذشت

مرضیه، با نام اصلی " اشرف السادات مرتضائی " متولد ۱۳۰۴ در تهران، خیابان عین الدوله، کوچه روحی ست. پدرومادرش از یک خانواده هنردوست بودند و هنرمندانی از قبیل مجسمه ساز ، نقاش و مینیاتوریست و موسیقیدان در فامیلش زیاد بودند. اما مادرش بود که بطور خاص اورا تشویق به خواندن کرد و در همه دوران حیاتش ازاو پشتیبانی میکرد . مرضیه در سال 1942   

 (1322 شمسی) به جهان موسیقی هنر وارد شد. اولین بار دریک تئاتر که نمایشنامه شیرین و فرهاد را اجرا میکرد ( تئاتر باربد) درنقش شیرین بازی کرد .این نمایش 37 شب روی صحنه بود. که برای او یک موققیت بزرگ و سریع به بار آورد و. با استقبال زیاد مردم مواجه شد مرضیه بسرعت نظر استادان موسیقی را به خود جلب کرد و اولین زنی بود که توانست در برنامه گلهای رنگارنگ که برنامه ای بسیار سنگین و هنری بود آواز بخواند.مرضیه در حدود 1000 آواز دردوران شکوفایی هنریش خواند که در ارتقای موسیقی فارسی بسیار اثر گذار بود. بالاتر از موفقیت هایش در خوانندگی و موسیقی . او داری کیفیت های تحسین برانگیزدیگری است که مهمتر از همه شجاعت و پشتکار درخشان او در نوآوری بود . در زمانیکه خوانندگی به عنوان یک سرگرمی ویا شغلی نه چندان افتخارآمیز تلقی میشد و بخصوص زنها در خانه ها محبوس شده حق هیچگونه ابراز وجودی نداشتند به عنوان یک زن جوان او خوانندگی را بطور جدی و به عنوان یک کار تحصصی و غرورآفرین درسطح بالایی از نظر فرهنگی انتخاب کرد. بانوی هنر و ستاره درخشان آواز ایران، در ظهر روز چهارشنبه 13 اکتبر و پس از مدتها مبارزه بی امان با بیماری سرطان، در سن ۸۶سالگی در بیمارستان آمریکاییهای پاریس بدرود حیات گفت و جاودانه شد. دختر شادروان مرضیه چندی پیش در پاریس درگذشت که ضربه ای کاری بر پیکر ناتوان او بود، روحش شاد. 

 از برت دامن کشان ، رفتم ای نامهربان از من آزرده دل ، کی دگر بینی نشان رفتم که رفتم ، رفتم که رفتم از برت دامن کشان ، رفتم ای نامهربان از من آزرده دل ، کی دگر بینی نشان رفتم که رفتم ، رفتم که رفتم از من دیوانه بگذر ، بگذر ای جانانه بگذر هر چه بودی ، هر چه بودم ، بی خبر رفتم که رفتم رفتم که رفتم شمع بزم دیگران شو ، جام دست این و آن شو هر چه بودی ، هر چه بودم ، بی وفا رفتم که رفتم...